آغاز سال تحصیلی

سه روز اول مهر یعنی در آغاز سال تحصیلی، ما کاری به کتاب‌های درسی نداشتیم و در عوض فعالیت‌های دیگری برای بچه‌های پایه چهارم آماده کردیم. در این نوشته لیستی از این فعالیت‌ها آمده که می‌توانید آنها را مطابق شرایط و نیاز کلاس خود تغییر دهید.… به خواندن ادامه دهید »

ایجاد قوانین کلاس

هدف از وجود قوانین در کلاس ما ایجاد فضایی امن بود که همه بتوانند در آن یاد بگیرند. برای من دو چیز درباره‌ی این قوانین از همه مهم‌تر بود: یکی این که شفاف باشند، و دیگر این که بچه‌ها در ایجادشان نقش داشته باشند. در فعالیت زیر که ما در روزهای آغازین سال تحصیلی اجرا کردیم، سعی کردم این دو اصل و هدف اصلی را در نظر داشته باشم.… به خواندن ادامه دهید »

جنسیت و آموزش

تصور ما از جنسیت چطور بر آموزش‌هایی که در مدرسه ارائه می‌شود تاثیر می‌گذارد؟
آموزش به شکل فعلی آن در جامعه، چطور به نابرابری‌های جنسیتی دامن می‌زند؟
در قسمت دوم از رادیو رحا با عنوان «نابرابری و جنسیت – بخش دوم» کمی درباره‌ی این دو سوال صحبت کردم.… به خواندن ادامه دهید »

ماجرای روز یکشنبه

راستش برای روزهای بعد نگران بودم. نگران اشک‌هایی که بچه‌ها دیده بودند و اقتدار از دست‌رفته‌ام در کلاس. اما آنچه اتفاق افتاد شگفت‌انگیز و برای من کاملا غیر قابل پیش‌بینی بود. بچه‌ها شروع کردند «هوایم را داشتن».… به خواندن ادامه دهید »

ایستگاه‌های هم‌آموزی

فعالیت پیش رو شرح یک فعالیت یادگیری از هم‌سالان یا هم‌آموزی (peer learning) است. این فعالیت از یک طرف فرصتی بود برای تحقق یادگیری فصل‌های اول ریاضی چهارم دبستان پیش از شروع کسر، و از طرف دیگر تاکیدی بود بر دو ارزشی که از ابتدای سال دنبال می‌کردیم: به هم کمک کردن در یادگیری، و ادامه دادن به تلاش برای یادگیری. مانند هر هم‌آموزی دیگری، این فعالیت نیز به شکل‌گیری باورهای «من می‌توانم یاد بگیرم»، «من می‌توانم به دیگران کمک کنم یاد بگیرند»، و «من می‌توانم روی کمک دیگران حساب کنم» کمک می‌کند. شما می‌توانید خودتان فعالیتی با هدف مشابه را بر اساس همین دو اصل پس از هر آزمون یا تکلیفی متناسب با نیازهای خود و دانش‌آموزانتان طراحی کنید.… به خواندن ادامه دهید »

مواجهه با قلدری:‌ شروع داستان

سال تحصیلی ۹۵-۹۶ در جریان گفتگوهایی که در جلسات پرسش‌گری مشارکتی پیش آمد و بعد اقدام‌پژوهی‌ای که در آن یکی از معلمان (و حالا دوست خوبم) را همراهی کردم، موضوع قلدری (Bullying) برایم ملموس‌تر و جدی‌تر شد. همان طور که متاسفانه عموما در چنین موقعیت‌هایی قابل تصور است، انکار جدیت و شیوع مسئله یکی از اولین واکنش‌های هر مدرسه‌ای است.… به خواندن ادامه دهید »

در گریز از انزوا: پرسش‌گری مشارکتی

سال‌ها پیش در روزهای اول معلمی، مدام هیجانات مثبت و منفی متنوعی را تجربه می‌کردم اما احساسی که بارها و بارها تکرار می‌شد احساس تنها ماندن و واماندگی بود. باید برای مواجهه با مسائلی واقعی که در کلاسم وجود داشت آماده می‌شدم، ولی تنها بودم و هیچ راهی پیش روی خودم نمی‌دیدم. کتاب‌ها در جهانی ایده‌آل نوشته شده بودند و جستجوهایم در اینترنت هم به یک سری راهکارهای کلی ختم می‌شد که برایم روشن بود در شرایط کلاس من با مختصات منحصربه‌فردش محکوم به شکست است.
در دفتر دبیران که می‌نشستم به چهر‌ه‌‌ی بقیه معلم‌ها نگاه می‌کردم و از خودم می‌پرسیدم یعنی اینها هیچ کدام مشکلات مشابهی ندارند؟… به خواندن ادامه دهید »

راه که بیفتیم

روزهای آخر شهریور بود و داشتم کلاس را آماده‌ی حضور بچه‌ها می‌کردم. کتابخانه و کمد وسایل را چیده بودم. برای گلدان‌ها جا پیدا کرده بودم. حتی دور ساعت کلاس، روی دیوار، تقسیم‌بندی زنگ‌های مدرسه را علامت زده بودم و همکارم برای هر قسمتش طرحی کشیده بود. نام هر دانش‌آموز با روبانی به تابلوی سمت راست ته کلاس آویزان بود. یادم می‌آید که ایستادم رو به کلاس خالی و صندلی‌هایی که مناسب برنامه‌ی ساعت اول چیده شده بود، و برای لحظه‌ای ترسیدم.… به خواندن ادامه دهید »