در جایی از فرآیند مواجهه با قلدری، همهی گروه اتفاق نظر داشتیم که اگر مدرسهای نتواند از کارکنانش در برابر آزار در محیط کار محافظت کند، بعید است بتواند جلوی قلدری بین دانشآموزان را بگیرد. این شد که اولین کارگاه عمومی مواجهه با قلدری در مدرسه را (تابستان ۹۸) حول مصداقهایی واقعی از آزار در… به خواندن ادامه دهید »
مواجهه با قلدری: شروع داستان
سال تحصیلی ۹۵-۹۶ در جریان گفتگوهایی که در جلسات پرسشگری مشارکتی پیش آمد و بعد اقدامپژوهیای که در آن یکی از معلمان (و حالا دوست خوبم) را همراهی کردم، موضوع قلدری (Bullying) برایم ملموستر و جدیتر شد. همان طور که متاسفانه عموما در چنین موقعیتهایی قابل تصور است، انکار جدیت و شیوع مسئله یکی از اولین واکنشهای هر مدرسهای است.… به خواندن ادامه دهید »
چالشهای پرسشگری مشارکتی
دربارهی مزایای پرسشگری مشارکتی خواندیم اما این شیوه هم مثل هر کار دیگری چالشهایی دارد، به خصوص که کاری است خارج از عادتهای معمولمان در توسعهی حرفهای و جلسات معلمان. پیچیدگی، تدریجی و غیرخطی بودن اصلیترین چالش این رویکرد است. گذشته از این، چالشهای مربوط به عمومی شدن کار معلم و عادت بسیاری معلمان به دریافتکننده بودن هم مطرح است. ضمنا از مشکلات اجرایی مثل پیدا کردن زمان مشترک بین معلمان برای جلسات هفتگی نیز نباید غافل بمانیم.… به خواندن ادامه دهید »
مزایای پرسشگری مشارکتی
پرسشگری مشارکتی به عنوان رویکردی به توسعه حرفهای معلمان در مقایسه با شیوههای دیگر مزایای قابل توجهی دارد که به ماهیت ساختگرای اجتماعی آن مربوط میشود. ضمنا ویژگیهای آن با آنچه در ادبیات موجود از توسعه حرفهای کارآمد توصیف میشود هماهنگی دارد.
پرسشگری مشارکتی به یادگیری عمیقتر کمک میکند، امکان بازاندیشی موثر ایجاد میکند، جنبههای احساسی یادگیری را به رسمیت میشناسد، و به یادگیری سازمانی میانجامد.… به خواندن ادامه دهید »
در گریز از انزوا: پرسشگری مشارکتی
سالها پیش در روزهای اول معلمی، مدام هیجانات مثبت و منفی متنوعی را تجربه میکردم اما احساسی که بارها و بارها تکرار میشد احساس تنها ماندن و واماندگی بود. باید برای مواجهه با مسائلی واقعی که در کلاسم وجود داشت آماده میشدم، ولی تنها بودم و هیچ راهی پیش روی خودم نمیدیدم. کتابها در جهانی ایدهآل نوشته شده بودند و جستجوهایم در اینترنت هم به یک سری راهکارهای کلی ختم میشد که برایم روشن بود در شرایط کلاس من با مختصات منحصربهفردش محکوم به شکست است.
در دفتر دبیران که مینشستم به چهرهی بقیه معلمها نگاه میکردم و از خودم میپرسیدم یعنی اینها هیچ کدام مشکلات مشابهی ندارند؟… به خواندن ادامه دهید »