مواجهه با قلدری:‌ شروع داستان

سال تحصیلی ۹۵-۹۶ در جریان گفتگوهایی که در جلسات پرسش‌گری مشارکتی پیش آمد و بعد اقدام‌پژوهی‌ای که در آن یکی از معلمان (و حالا دوست خوبم) را همراهی کردم، موضوع قلدری (Bullying) برایم ملموس‌تر و جدی‌تر شد. همان طور که متاسفانه عموما در چنین موقعیت‌هایی قابل تصور است، انکار جدیت و شیوع مسئله یکی از اولین واکنش‌های هر مدرسه‌ای است.

سال بعد از آن در جریان بررسی دلایل دانش‌آموزان برای ترک مدرسه و رفتن به مدرسه‌ای دیگر، این بار به شکل غیر قابل انکاری مستند، مورد قلدری قرار گرفتن را یکی از دلایل اصلی آنها یافتم. دانش‌آموزانی بار سنگین جابجایی مدرسه را به دوش می‌کشیدند چون راه دیگری برای این که مورد قلدری قرار نگیرند پیدا نکرده بودند و امید داشتن در مدرسه‌ای جدید بتوانند زندگی تازه و امنی را شروع کنند.

مهم است حواسمان باشد که آن مدرسه به هیچ وجه استثنا نیست و مشتی نمونه‌ی خروار را نشان می‌دهد. تنها مدرسه‌هایی، آن هم تا حدی، از قلدری در امان هستند که یک سیاست جامع ضد قلدری داشته باشند که خانواده‌ها، دانش‌آموزان و تمام کارکنان مدرسه در شکل دادن آن به نوعی سهیم بوده، و نتیجتا از آن آگاه، به آن مسلط و با آن همدلند.

متاسفانه من دور و برم مدرسه‌ای را نمی‌شناسم که به این شرایط رسیده باشد. اما حداقل این که می‌بینم حرکت‌های مثبتی اینجا و آنجا وجود دارد، و عبارت «قلدری» هم با همه‌ی سوتفاهم‌هایی که این معادل در زبان فارسی ایجاد می‌کند بین خیلی از آموزش‌گران شناخته شده و برای ارجاع به رفتارهایی مشخص مورد استفاده قرار می‌گیرد. مدرسه‌ای که دو سال گذشته با آن همکاری کرده‌ام هم، از پیش بردن برنامه‌ای تدریجی و بسیار آهسته در این راستا حمایت کرده است.

به تدریج از مسیری که همراه با تعدادی از معلمان داوطلب مدرسه برای مواجهه با قلدری طی کردیم (و همچنان هم در راهیم) خواهم نوشت. اما پیش از آن می‌خواهم متن کوتاهی را که هفته‌ی پیش به آن برخوردم اینجا به اشتراک بگذارم. این متن راهنمای کوتاه و روشنی است برای شروع به نوشتن (یا احیانا بازبینی) سیاست ضد قلدری مدرسه که در Anti Bullying Alliance منتشر شده است.

خواندن این متن را پیش از شرح داستان خودمان از این جهت توصیه می‌کنم که فرآیند شکل‌گیری یک سیاست ضد قلدری یا چیزی از این دست در هر مدرسه می‌تواند کاملا متفاوت باشد. بنابراین خوب است پیش از خواندن یک تجربه‌ی مشخص و شاید محدود شدن به آن، خطوطی کلی را در ذهن داشته باشیم تا بعد بشود با الهام از تجارب دیگران چیزی متناسب با شرایط خاص هر جای به خصوص خلق کرد.

این راهنما را می‌توانید در صفحه‌ها‌ی بعد بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *