پروتکل کوک کردن
یکی از کارهایی که معلمان به طور دائمی انجام میدهند بازبینی دقیق برنامهها و فعالیتهای کلاسی، دریافت بازخورد و ایجاد تغییراتی در جهت بهبود فرآیند یاددهی و یادگیری است. چهارچوب گفتگوی کوک کردن وقتی استفاده میشود که معلمی بخواهد با به اشتراک گذاشتن کار خود و دانشآموزانش، از بازخورد گروه پرسشگری مشارکتی در فضایی امن برای کمک به یادگیری بهتر دانشآموزانش بهره ببرد. این چهارچوب را میتوان برای بهبود بخشیدن به یک طرح درس، کاربرگ، تکلیف یا فعالیت آموزشی به خصوص بعد از اینکه در کلاس و با دانشآموزان به کار گرفته شد، استفاده کرد.
در این متن مثالهایی از جلسهی ۱۰ بهمن ۹۵ آمده که در آن معلم چهارم دبستان کاربرگ و فعالیتی مرتبط با درس ریاضی را برای ارائه و دریافت بازخورد به جلسه آورده است.
مراحل کوک کردن:
۱. آغاز (۵-۳ دقیقه)
- مثل همیشه، گردانندهی جلسه چهارچوب گفتگو را مرور، ارائهدهنده را معرفی، و اطمینان حاصل میکند که مستندساز برای ثبت جلسه آماده است.
۲. ارائهی کار (۱۰-۸ دقیقه)
در این مرحله ارائهدهنده زمینهی کار خود یا دانشآموز را از طریق بیان موارد زیر توضیح میدهد:
- اطلاعات کلی در مورد دانشآموز(ان) یا کلاس
- تکلیف یا سوال
- اهداف آموزشی
- نمونههایی از کار دانشآموز (فتوکپی از کار، ویدیو، …) که نام دانشآموز از آنها حذف شده است
- قالب ارزیابی شامل معیارهای ارزیابی و یا روبریک و …
- سپس معلم سوال اصلی خود را برای دریافت بازخورد با گروه مطرح میکند.
«من فکر میکنم یادگیری در کلاس ریاضی میتواند از طریق بحث معنادار کلاسی اتفاق بیفتد؛ یعنی بحثی که در آن ۱) بچهها به حرفهای هم گوش بدهند و نظرات هم را نقد کنند، ۲) در توضیح نظر خودشان استدلال کنند و برای استدلال از نظرات دیگران استفاده کنند، ۳) هر کس در پایان بحث نظری از آن خودش، ساختهی خودش، داشته باشد.» معلم سپس چالشهای ایجاد چنین بحثی را در کلاسش صورتبندی کرد.
در مرحلهی بعد معلم یک ابزار ارزیابی با عنوان «کارتون مفهومی» را به گروه معرفی کرد. در یک کاربرگ کارتون مفهومی مسئلهای در مرکز صفحه مطرح میشود، چند جواب مختلف در اطراف مسئله نوشته میشود، و یک جای خالی هم هست تا دانشآموز جواب خودش به مسئله را آنجا بنویسد. معلم توضیح داد که کارتونهای مفهومی را در مبحث کسر برای ارزیابی به کار گرفته و مفید بوده است؛ یعنی کمک کرده که معلم به ایدههای بچهها و سطح یادگیریشان در آن مبحث دسترسی پیدا کند. سپس گفت که حالا میخواهد از این ابزار برای ایجاد یک بحث کلاسی معنادار استفاده کند و ساختار پیشنهادیاش برای ایجاد بحث را هم این طور بیان کرد:
۱. بچهها در گروههای 4- 5 نفره قرار میگیرند و به هر گروه یک کاربرگ داده میشود.
۲. هر یک از اعضای گروه یکی از نظرات را برای بقیه میخواند و همه دربارهی آن نظر میدهند؛ میگویند موافق آن نظرند یا مخالف، و چرا. (بحثی ۲۰ تا ۳۰ دقیقهای)
۳. سپس به هر نفر یک کاربرگ داده میشود تا نظر خود را در قسمت “نظر شما چیست؟” بنویسند.
در آخر معلم سوال اصلیاش را برای گروه اینطور مطرح کرد: «با توجه به تعریفی که از بحث معنادار کردم، آیا این ابزار در این ساختار میتواند کمک کند چنین بحثی در کلاس اتفاق بیفتد؟»
چهار نمونه کار بدون اسم دانشآموزان به اضافهی نمونهای از کاربرگی که معلم دربارهی آن بازخورد میخواست به همراه مراحل بحث کلاسی در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت.
۳. پرسیدن سوالات شفافساز (۵ دقیقه)
- شرکتکنندگان در این مرحله سوالاتی شفافساز میپرسند تا اطلاعاتی را به دست آورند که در ارائه نیامده ولی میتواند در فهم زمینهی کار و پاسخ به پرسش ارائهدهنده مفید باشد.
- گردانندهی جلسه در این مرحله باید مراقب باشد تنها سوالاتی مطرح شوند که نقش شفافسازی دارند. سوالی که ارائهدهنده را به فکر فرو ببرد احتمالا از جنس سوالات کاونده است.
– فرق این دو تا کاربرگ چیست؟ اولی را برای ارزیابی در یک مبحث استفاده کردم، دومی را میخواهم برای ایجاد بحث کلاسی در مبحثی دیگر استفاده کنم.
– اگر بچهای بگوید نظری ندارم، چه کار میکنید؟
– [گرداننده:] به نظرم معلم دارد به جواب این سوال فکر میکند، اگر جواب آمادهای ندارید، باید سوال را به نحو دیگری تغییر دهیم؛ مثلا اینکه آیا بچهای بوده که بگوید نظری ندارم؟ [ارائهدهنده:] خیر.
۴. بررسی نمونه کار دانشآموز (۱۰ دقیقه)
- شرکتکنندگان در سکوت به دقت کار را بررسی میکنند و از مواردی که به نظر همراستا با اهداف بیانشده میآید یا جاهایی که به نظر مشکلی وجود دارد، یادداشت برمیدارند. تمرکز باید بر سوال اصلی ارائهدهنده باشد.
۵. مکثی برای تنظیم بازخوردها (۳-۲ دقیقه)
- شرکتکنندگان چند دقیقهای را به اندیشیدن دربارهی آنچه میخواهند در بخش بازخورد بگویند، اختصاص میدهند.
۶. ارائهی بازخورد گرم و سرد (۱۵ دقیقه)
- در حالی که ارائهدهنده ساکت است، شرکتکنندگان بازخوردهایشان را مطرح میکنند. فرآیند بازخورد معمولا با چند دقیقهای بازخورد گرم شروع میشود، به دقایقی بازخورد سرد منتهی میشود (که عموما در قالب سوالاتی تفکربرانگیز بیان میشوند)، و در نهایت بین بازخورد گرم و سرد به فراخور بحث در رفتوآمد خواهد بود.
- بازخورد گرم یعنی کار ارائهشده چطور اهداف ذکرشده در سوال اصلی معلم را پوشش میدهد. بازخورد سرد خلاءهای احتمالی و مشکلاتی را که در این رابطه وجود دارد بیان میکند.
- خطاب اعضای گروه به جمع است و رو به ارائهدهنده صحبت نمیکنند. ارائهدهنده در سکوت یادداشت برمیدارد.
بازخوردهای گرم:
– اگر بحث کلاسی دونفره شود یک عده درگیر نخواهند شد، اما در حالت کتبی همه مجبورند به نظرات متفاوت فکر کنند.
– من خیلی لذت بردم، فقط یک چیزی که به نظرم میرسد این است که …
– [گرداننده:] فعلا فقط بازخورد گرم میدهیم.
– نظر خود بچهها، جای استراتژیکی از صفحه، بالا و سمت راست قرار گرفته است؛ بالاتر از نظرات دیگری که از قبل نوشته شده.
بازخوردهای سرد:
– دربارهی مراحل بحث کلاسی، بهتر نیست هر کس اول فکر کند ببیند نظر خودش چیست؟ نظر دیگران شاید نظر بچه را تحت تاثیر قرار دهد.
– اگر دانشآموز نظر اولیهاش درست باشد اما در گروه در نهایت به نظر غلطی برسد چه؟
– باید دقت کرد اعضای گروه چه کسانی هستند و چطور روی هم تاثیر میگذارند. اگر یکی کمحرف باشد، یکی پرحرف، یا یکی باشد که بدانند معمولا نظرات درستی میدهد، و … اینها همه موثرند.
۷. بازاندیشی معلم ارائهدهنده (۳-۲ دقیقه)
- در حالی که شرکتکنندگان ساکت هستند، ارائهدهنده به انتخاب خودش دربارهی بعضی نظرات یا سوالاتی که مطرح شد، صحبت میکند.
- اینجا قرار نیست که از کار دانشآموز یا ارائهدهنده «دفاع» شود، بلکه فرصتی است تا ارائهدهنده دربارهی ایدهها یا سوالاتی که به نظر ارزشمند و پیشبرنده میآیند بیاندیشد.
– مسئلهی جمعبندی برایم پررنگتر شد. مفهوم احتمال در کتاب درسی هم به جمعبندی سفت و سختی قرار نیست بیانجامد، اما باید روی این بیشتر فکر کنم که بچهها با سوال بیرون میروند یا با بدفهمی، و اینکه هر یک در عمل یعنی چه.
– به مدل گروهبندی باید بیشتر فکر کنم.
– روی این نکته هم میخواهم فکر کنم که آیا ممکن است چنین کاربرگی، برعکس، جلوی خلاقیت بچهها را بگیرد؟
۸. بازبینی فرآیند (۵ دقیقه)
- گردانندهی جلسه گفتگویی را دربارهی تجربهی این چهارچوب گفتگو هدایت میکند: چه چیزی جالب، موثر و یا مستاصلکننده بود؟
– مکث برای تنظیم بازخوردها مفید بود، انتخاب کردم چیزهای مهمتر را بگویم.
– باعث شد برگردم به طرحدرسهای خودم فکر کنم. یک بازخورد سرد که به ارائهدهنده میدادم از خودم میپرسیدم این در کار خودم به چه صورت است.
– به عنوان ارائهدهنده اول با موضع دفاع گوش میدادم ولی با توجه به اینکه میدانستم روال چیست به مرور شنواتر و پذیراتر شدم. در آن سه دقیقه سعی کردم از خودم دفاع نکنم، بلکه مواردی را که برایم جالب بود پررنگ کنم.