رویکردی به توسعه حرفهای معلمان
پرسشگری مشارکتی به عنوان رویکردی به توسعه حرفهای معلمان در مقایسه با شیوههای دیگر مزایای قابل توجهی دارد که به ماهیت ساختگرای اجتماعی آن مربوط میشود. ضمنا ویژگیهای آن با آنچه در ادبیات موجود از توسعه حرفهای کارآمد توصیف میشود هماهنگی دارد.
پرسشگری مشارکتی به یادگیری عمیقتر کمک میکند، امکان بازاندیشی موثر ایجاد میکند، جنبههای احساسی یادگیری را به رسمیت میشناسد، و به یادگیری سازمانی میانجامد.
لیست زیر ترجمه و تلخیصی از فصل یک کتاب Teaching as Inquiry است.
۱. هماهنگ با ویژگیهای توسعه حرفهای موثر
توسعه حرفهای موثر،
- به همان روشهایی اتفاق میافتد که انتظار میرود معلم هم آنها را در کلاس درس اجرا کند. اگر میخواهیم دانشآموزانی پرسشگر داشته باشیم باید مطمئن شویم معلمانی پرسشگر داریم. به عبارت دیگر، نمیتوان انتظار داشت کسی «روشهای جدید آموزش» را از راه سخنرانی یاد بگیرد. این کار مانند «تلاش برای یاد دادن شنا در پیادهرو» است (Ball and Cohen, 1999).
- طولانی مدت و مداوم است.
- ساختاری مبتنی بر کلاس و مدرسه دارد (در مقابل ساختاری آکادمیک).
- معلمان را قادر به استفاده از پژوهشهای روز در فعالیت کلاسیشان میسازد.
- در ارتباط با طرح درس معلمان است.
- دانش پیشین معلمان را به رسمیت میشناسد و به کار میگیرد.
- برآمده از پرسشهای معلمان است.
- به معلمان کمک میکند باورهایشان را دوباره ارزیابی کنند.
(McLaughlin & Talbert, 2001)
توسعه حرفهای به روش پرسشگری تمام ویژگیهای توسعه حرفهای موثر را که در بالا ذکر شده، دارا ست.
۲. کمک به یادگیری عمیقتر
پرسشگری مشارکتی به یادگیری عمیقتر در فرآیند توسعه حرفهای کمک میکند، چون:
- به لحاظ شناختی شروع یادگیری با پرسشی که برای فرد دارای اهمیتی شخصی است به فهم عمیق کمک میکند.
- در این روش پیشفرضها به جای نادیده گرفته شدن شناسایی میشوند و در مسیر یادگیری مانع پیشرفتن تفکر نمیشوند.
- پرسشگری بین یادگیری جدید با چارچوب مفهومیای که از پیش در ذهن یادگیرنده وجود دارد، ارتباط ایجاد میکند. نظریهپردازان ساختگرا شکلگیری این ارتباط را مهمترین عامل برای یادگیری میدانند.
- پایش و ارزیابی یادگیری از طریق خودارزیابی به شکل گرفتن رویکردی فراشناختی به یادگیری میانجامد و همچنین به نوعی تمرین روشهایی است که انتظار میرود در کلاس اجرا شوند.
(Weinbaum et al., 2004)
ایجاد امکان بازاندیشی مستمر
گروههای پرسشگری فرصت مناسبی برای بازاندیشی مداوم فراهم میآورند. از طرف دیگر آموزشگران نیاز دارند که حساسیتی برای دیدنِ جزئیات و فرم، روابط، تفاوتها و تغییرات داشته باشند که این حساسیت تنها از راه بازاندیشی شکل میگیرد (McCrary, 2000).
توجه به جنبههای احساسی یادگیری
فضایی به لحاظ روانی امن، فضایی است که در آن احساسات تمام افراد به رسمیت شناخته میشود و مجال بیان پیدا میکند. در چنین فضایی همه افراد فارغ از سن و سابقه و وجههشان به یک اندازه حمایت میشوند. در گروههای پرسشگری با استفاده از پروتکلها و هنجارهای گروهی فضایی امن مهیا میشود که امکان مطرح شدن چالشهای واقعی را فراهم میکند (Allen & Calhoun, 1998).
از طرف دیگر در بسیاری موارد ناآگاهی از پیشفرضهای پنهان عامل شکست در ایجاد تغییر است (Kegan and Lahey, 2001). یکی از بنیانهای پرسشگری آشکار کردن پیشفرضهای پنهان است که گام مهمی در آمادگی برای ایجاد تغییر به شمار میرود.
یادگیری سازمانی و پرسشگری
گروههای پرسشگری امکان پرداختن به هر دو بعد فنی (چگونگی) و مفهومی (چرایی) یادگیری سازمانی را فراهم میکنند (Weinbaum et al., 2004). همان طور که معلمان ممکن است در کنار هم روش جدیدی را که برایشان جالب بوده است تمرین کنند، تشویق میشوند فکر کنند که چرا چنین روشی برایشان جالب بوده، چرا فکر میکنند اجرای آن در کلاسشان مفید است، و موانع اجرایی آن چه چیزهایی هستند.
همچنین از طریق بازاندیشی مداوم در روند کار گروهها، کمک قابل توجهی به تحقق بینایی سیستمی (دیدن همه اجزای سیستم، دیدن تاریخ سیستم، دیدن ارتباطها در سیستم) در بین اعضای گروه میشود.